سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کل بازدیدها:----4861---
بازدید امروز: ----3-----
بازدید دیروز: ----1-----
کاروان عشق

 

نویسنده: منتظر یار
چهارشنبه 88/5/28 ساعت 5:31 عصر

نسیم خوش ماه رمضون داره آسته آسته میاد...

یبن الحسن...ماه رمضون امسالم باید بی تو شروع کنیم یوسف زهرا...

باز ماه رمضون که اومد ناله مون بلند بشه :ماه رمضان آمد و دلدار نیامد...

یا صاحب زمان ...یه خرده از لذت مناجاتی که خوبان درگاه خدا باتوداشتن رو به منم بچشون...

اونهایی که وقتی خلوتی پیدا میکردند و گوشه ای میشستن سیمشون سریع به تو وصل میشد...

اونهایی که بازیا صاحب زمان گلوله می خوردن توخاک و صفا میکردن....

اونهایی که خون ازشون داشت میچکید و میگفتند یا بقیه الله....

اونها درک کرده بودند....

یا صاحب زمان...اونهایی که دم آخر بهشون سر زدی...سرشون رو به دامن گرفتی ...بهشون گفتی نگران نباش ....

من هستم هواتو دارم.....

یه خرده از اون لذت رو به ما بچشون...

ماه رمضون که اومد من تو سرازیری غلت بخورم آقا...نمونم مثل دیونه ها نگاه کنم....برم ...راه بیوفتم...

لحظه به لحظه به تو نزدیک بشم...یا صاحب زمان...زبانم رو باز کن با تو حرف بزنم...

بتونم با هات حرف بزنم.....هر چند شرمنده از حرف زدن با تو هستم....

اینقدر گناه کردم و چشمان تو رو اشک آلود کردم که نمی تونم ....

فقط با اشک ریختن شاید بتونم بگم.....

آقا جون شرمندتم.....

اللهم عجل لولیک الفرج


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • مهمونی خدا
    کاروان عشق نزدیک است

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • آوای آشنا

  •